ببر
ببر يكي از گونههاي برجسته طبيعت است. سرشار از زيبايي و افسونگري. تنها رقيب او در قدرت و زيركي انسان است. چه مواجهه با
ببر از ميان ميلهاي محوطه يك باغ وحشي باشد يا يك نگاهي آني در طبيعت. وقتي كه با گامهاي آهسته براي شكار كمين كرده است.
نگاه اين گربه بزرگ با چشمهاي قرمز مثل آتش، به راحتي فراموش نخواهد شد. بدن ببر، ستبر و در عين حال حساس است. عضلات
آهنين در پشت و شانه ببر در موقع حركت موج ميزند. ببر بزرگترين عضو خانواده گربهسانان است. بعضي از ببرها بيش از چهار متر طول
و حدود 318 كيلوگرم وزن دارند دندانهاي قدرتمند آن به اندازه انگشت انسان است كه با آن ميتواند شكارهاي بزرگ را در يك لحظه
بكشد و حتي ميتواند حريفاني به بزرگي فيل يا كرگدن را از پا درآورد. وقتي ببري به حالت گشت زدن است، فضاي جنگل سنگين به
نظر ميرسد و هوا با بانگ خطر در خور توجهي ميشكند. بر طبق برآوردها تعداد ببرها قبل از سال 1900 بالغ بر صدها هزار بوده است.
ولي امروزه بعد از حدود يك قرن توسعه صنعتي و بهرهبرداري بيحد و اندازه از مناطق بكر قبلي، جمعيت آنها به شدت كاهش يافته
است. اگرچه با وجود آموزشهاي روبه رشد و برنامههاي حفاظتي قو، اين اميد وجود دارد كه تعداد آنها افزايش يابد. زماني تصور عموم
مردم بر اين بود كه ببر مقيم جنگلهاي گرمسيري است. در حالي كه خاستگاه اصلي ببر مناطق سر و برفگير شمال آسيا و احتمالاً
پايينتر از قطب شمال است. در گذشتهاي دور ببرها به جنوب و سراسر شرق آسيا و شبه قاره هند و در غرب به سوي تركيه و ايران
مهاجرت كردند. آنها در زيستگاههاي اكولوژيكي متنوعي زيسته و با تغييراتي قابل تشخيص به زيرگونههاي مشخصي تقسيمبندي
شدند. ببرهايي كه در زيستگاههاي اصلي زندگي ميكنند (زيرگونه موجود در سيبري) از بقيه زيرگونهها بزرگتر ميباشند. آنها داراي
پوست ضخيمي هستند كه در يخبندانهاي زمستانيها، گرماي بدن آنها را حفظ ميكند. زيرگونههاي جنوبي كوچكتر بوده و پوست
نازكتري دارند. بعضي از ببرها سيبري نزديك 4 متر طول دارند و اين در حالي است كه متوسط طول بدن ببر بنگال 3 متر است. ببرهاي
جزيره سوماترا و بالي و مناطق جنوبيتر، از ببرهاي بنگال هم كوچكترند و اندازه بدن آنها به طور متوسط 5/2 متر است. ببرهاي كه در
زيستگاههاي گرمسيري زندگي ميكنند، نسبت به پسر عموهاي خود در سيبري، پوست نازكتري دارند و اين قاعده در مورد همه
حيوانات زيستگاههاي شمالي و مناطق گرمسيري صدق ميكند
.
راسته: گوشتخواران
خانواده: گربهسانان
جنس:
گونه:
1- ببر بنگال
2- ببر سيبري
3- ببر مازندران (خزر)
4- ببر چين
5- ببر هند و چين
6- ببر جاوه
7- ببر سوماترا
8- ببر بالي
پراكندگي: آسيا
زيستگاه: نيزارها، بوتهزارها و جنگلها
غذا: پستانداران متوسط تا بزرگ نظير مارال، گراز، شوكا، خرگوش، پرندگان و خزندگان، در مواقع گرسنگي از گاو و گاوميش اهلي نر
تغذيه ميكنند.
توليدمثل: جفتگيري احتمالاً در زسمتان صورت ميگيرد. 2 تا 3 و گاهي تا 6 بچه ميزايد.
طول عمر: تا حدود 30 سال
وضعيت حفاظتي: در آستانه انقراض
هنگام خراميدن در ميان علفهاي بلند، بدن ببر به كمك راه راههاي مانند سايه به نظر ميرسد. در جنگل بامبو ببر در بين درختان زرد رنگ
غيرقابل تشخيص است و در يك نقاشي طبيعي از رنگهاي زرد و قهوهاي، ببر كاملاً نامرئي ميشود. ببرهاي سفيد بسيار نادر هستند
و اولين نمونه از ببر سفيد در سال 1820 شكار شد. ببرهاي سفيد سيبري كميابتر هستند. ولي ببر سفيد بنگال در بسياري از مناطق
هند يافت ميشود. بعضي از آنها به طور خالص سفيد هستند و رنگ خيرهكنندهاي دارند. اغلب ببرهاي سفيد چشمان آبي و نوارهاي
قهوهاي يا سياه دارند. ابتدا تصور ميشد كه ببر سفيد نژاد متفاوتي است ولي در واقع آلبينو (زال) هستند. آنها در يك وهله زايمان، به
همراه ببرهايي با رنگآميزي معمولي متولد ميشوند. ببرهاي سفيد هنوز هم موضوعاتي افسونكننده هستند و حتي خرافاتي در
مورد آنها وجود دارد. در پادشاهي آسام يك اعتقاد كهن وجود دارد مبني بر اينكه هر كس ببر سفيدي را ببيند زود ميميرد
.
روند تكامل ببرها
ببرها و ديگر گوشتخواران از جانور به نام مياسيد مشتق شدهاند كه در زمان دايناسورها يعني حدود 60 ميليون سال پيش ميزيسته
است. اين پستاندار كوچك با بدن كشيده و دست و پاي بلند و قابل انعطاف خود، در طي ميليونها سال به صورت صدها زيرگونه متفاوت
تكامل يافته است. مانند سگسانان، گربهسانان، خرسها، و راسوها. امروزه تقريباً 38 گونه گربه برروي زمين زندگي ميكند كه شامل
ببرهاي تكامل يافته در شرق آسيا نيز ميگردد. اندر كيچنر در كتاب تاريخي طبيعي گربههاي وحشي بيان ميكند كه فسيل ببرها از
اواخر دوره پليوسن و اوايل پليستوسن در جنوب شرق آسيا مورد شناسايي قرار گرفته است. نخستين ببر كوچك در اوايل دوره
پليستوسن در جنوب چين زندگي ميكرده است. ببرها بين 2/1 تا 3/1 ميليون سال قبل در جاوه زندگي ميكردند و در حدود 2 ميليون
سال پيش ببرها از مركز تكاميل خود از مركز آسيا به دو راه تقسيم پراكنده شدند. نخست ببرهايي كه از ميان جنگلهاي آسيا به سمت
جنوب غرب و غرب آسيا پيش رفتند كه به نام ببر خزر شناخته شدند و دوم ببرهايي كه از چين به سمت كوههايمركزي آسيا و آسياي
جنوب شرقي و جزاير اندونزي حركت كردند و از آنجا به سمت هند در غرب حركت كردند. (همر، 1978) به مانند شمعي لرزان در برابر
باد، 3 زيرگونه ببرهاي جهان از ميان رفتهاند. ببرهاي خزر، بالي و جاوه رفتهاند و 5 زيرگونه باقي مانده بنگال، جنوب چين، هند و چين،
سوماترا و سيبري (آمور) همگي در معرض خطر هستند. ولي هنوز اميد باقي است. كنسرسيومي متشكل از متخصصان ببر در زمينه
تلاش براي حفاظت از ببرها در يك چهارچوب مرجع به وجود آمده است
.
طبقهبندي ببرها
از آنجائي كه ببر جانوري منزوي و گوشهگير است، لذا يكي از جانوراني است كه مطالعات خيلي كمي روي آن صورت گرفته است. در
طول قرنهاي گذشته دانشمندان براي طبقهبندي اين حيوانات به قطعيت نرسيدهاند. نام علمي ببر ابتدا ناميده شد، سپس اسم
علمي آب به پانترا تغيير يافت و اين به خاطر مشخصاتي چون گردي حدقه چشم، قسمت لامي استخواني شده و يك استخوان در بن
زبان كه به حلقوم ميرسد، بود.